برخی تصور می کنند که اقتصاد یک کیک خوشمزه بزرگ است که هرکس به قدر توان و نیاز از آن بهره می برد. در این مدل، نیازی به زحمت و تلاش نیست؛ همین که بخوری، فعالیت اقتصادی را شکل داده ای! منابع خوراکی هم پایان ناپذیر تلقی می شود. شعارشان این است: تا می توانی استفاده کن! نیاز به حساب و کتاب هم ندارد؛ فرمول ناپذیر است و…. تربیت اقتصادی هم نمی خواهد؛ فقط باید بخواهی که از این خوراک بهره ببری. در این شیوه، رقابت برای خوردن بیشتر امر بدیهی است و هرکس بیشتر بخورد، اقتصادی تر عمل کرده است.
این مدل را اقتصاد خوراکی باید نامید که در آن اقتصاد به مثابه خوراکی است که تلاش برای خوردن بیشتر است. نمونه بارز آن در کشورهای دارای ثروتهای خدادادی است که این منابع پرارزش همچون نفت را با خام فروشی به فنا می دهند و به زعم خود رفاه می خرند.
با کمی دقت در مفهوم اقتصاد، قابل درک است که منابع محدود هستند و قرار نیست که همچون خوراکی به جان آن افتاد؛ بلکه برعکس باید برای اقتصاد خوراکی فراهم آورد، تعجب آور نیست!
اقتصاد نیاز به خوراک دارد. نیازبه حساب و کتاب دارد. فرمول پذیر است. تربیت اقتصادی می خواهد و زحمت وتلاش برای دستیابی به توان اقتصادی دارد.فعالیت اقتصادی هنگامی مفهوم می یابد که تلاش کنی از کمترین منابع، بیشترین استفاده ها را ببری. این مدل را مدل خوراک اقتصادی باید نامید که در آن اقتصاد نیاز به خوراک دارد تا همچون چراغی راه روشن رفاه وآسایش را بنمایاند.نمونه بارز آن تکیه اقتصاد امروزی بر پایه اقتصاد دانش بنیان است نه اقتصاد خام فروشی نفت.
در سیاستها و ارکان اقتصاد مقاومتی که در برگیرنده نسخه پیش برنده مدل خوراک اقتصادی است، به وضوح میتوان این مفاهیم را دریافت نمود.
تهیه شده در کارگروه اقتصاد مقاومتی پایگاه بسیج شهدای سایپا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه