شهید والامقام قاسم آیگانی

نام و نام خانوادگی : قاسم آیگانی

تاریخ تولد : ۱۳۳۴/۰۱/۰۳

تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۴

محل تولد : کرج

محل شهادت : فاو

نام پدر :  مصطفی

محل دفن : آیگان و کلوان

عملیات منجر به شهادت : والفجر ۸

وضعیت تاهل : متاهل ( دو فرزند)

زندگی نامه شهید :

شهید قاسم آیگانی در سوم فروردین ماه سال یکهزار و سیصد و سی و چهار دیده به جهان گشود پس از گذران دوران کودکی ، در دامن گرم پر مهر خانواده  برای کسب علم به روستای مجاور عزیمت نمود و تا پایه پنجم ابتدایی درس خواند پس از آن به علت نبود امکانات از تحصیل باز ماند و بناچار در کنار خانواده ، جهت تامین هزینه و مخارج خانواده مشغول به کار گردید.

قاسم اکثر اوقات فراغت خود را مشغول مطالعه کتب دینی ، سیاسی و علمی بود شهید آیگانی در سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی رفت و پس از ۲ سال در سال ۱۳۵۶ پس از گذراندن دوران خدمت خویش به دامان خانواده بازگشته و سپس ازدواج نمود و  به عنوان کارگر در کارخانه زامیاد مشغول بکار شد.

او در زمان اوج‌گیری انقلاب همگام با سایر مردم مبارز که از ظلم و جور دستگاه ستم‌شاهی به ستوه آمده بودند به پا خاست و لحظه‌ای از تلاش باز نایستاد و در اکثر راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت داشت و تمام نیروی خود را وقف خدمت به انقلاب می کرد. پس از پیروزی انقلاب عضویت بسیج در آمد و با منافقین کوردل به مبارزه پرداخت.

با شروع جنگ، به عنوان سرباز مدت ۶ ماه در جبهه های جنگ حق علیه باطل خدمت کرد و سپس در بسیج آیگان و انجمن اسلامی فعالیت کرد. در جریان جنگ بسیاری از یارانش را از دست داد و سرانجام خود نیز ۲۴ بهمن ۶۴ در عملیات والفجر ۸ در اروند رود به درجه رفیع شهادت رسید و به لقاءالله پیوست.

از ویژگیهای بارز شخصیتی ایشان میتوان به مهربانی خانواده دوست بودن خوش رفتاری معرفت خوش قولی احترام به پدر و مادر و تقید به نماز اشاره نمود.

دست نوشته ای از شهید قاسم آیگانی مندرج در کتاب شهدای شرکت زامیاد:

یا أیها الذین امنوا هل ادلکم على تجاره تنجیکم من عذاب الیم

ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی سودمند که شما
را از عذاب دردناک نجات میدهد دلالت دهم؟ (سوره صف آیه ۱۰)

حمد و ستایش خدایی را که حمد و ثنای گویندگان او را نمی رسد و کافی نیست، حمد و ستایش پروردگاری را که تمام شما و لشکر دنیا نمی توانند
نعمتهای او را شمارش کنند و حمد و ستایش و ثنای آن خالقی را که تمام کوشش کنندگان نمیتوانند حق او را ادا کنند.

سلام و درود بریگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود و سلام و درود بر تمامی امامان برحق و سلام بر پیامبر زمان ها، نور چشم مان و امیر و امید تمام مستضعفان جهان روح خدا در زمین و عصای موسی در دست و کتاب محمد ﷺ در دست امام خمینی، بت شکن قرن و سلام و درود بر شهدای صدر اسلام و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی.

سلام گرم خودم را از وادی کربلای خوزستان و میعادگاه خون و جسم های متلاشی رزمندگان نثار تمامی ملت حزب الله و شهید پرور می نمایم و سلام بر پدر و مادر مهربان که سالهای فراوان عمر عزیز و گرانبهای خود را برای بزرگ کردن و تعلیم و تربیت من صرف نمودید.
درود بی پایان برشما سلام من برتوای مادر که جز اسلام چیز دیگری را به من نیاموختی و آنچه که در توان داشتی زحمت کشیدی ولی بنده جز سربار بودن کار دیگری برایت انجام نداده ام و شما همیشه به من مهر ورزیدید و مرا شاد میکردید هر چند دیگر نمیتوانم جبران این زحمت های شما را بکنم لیکن از خداوند بزرگ میخواهم که عظمتی به شما پدر و مادرم، عنایت بفرماید و ان شاء الله اجر این زحمت ها را در آن دنیا عطا بفرماید.
امیدوارم که ان شاء الله خبر شهادتم را بشنوید و امیدوارم که خدا اخلاص عمل نصیبم بفرماید. پیراهن سیاه نپوشید و برایم گریه نکنید که دشمن شاد شود با خوشحالی دشمن را نابود و به ذلت بکشانید، چون بنده این راه را با چشمانی باز و آگاهانه انتخاب کرده ام و به امید خدا و با یاری خدا میخواهم به هدف برسم ان شاء الله امیدوارم که هم اکنون که در نزدیکی معشوقم الله هستم شما پدر مادر و برادرانم و خواهران عزیزم از من راضی وخشنود باشید.

و اما شما خواهران و برادران عزیزم منتظر آمدن من نباشید چون بنده منتظر شهادت هستم و ان شاء الله امیدوارم که به این فیض عظیم برسم ان شاء الله خداوند مرا در جمع شهدا قرار بدهد و بدانید که تمام کسانی که در سنگرهای اسلام و در حریم جمهوری اسلامی دفاع میکنند و هم اکنون نیز در حال دفاع هستیم چشم هایشان از شدت اشکی که به عشق و خوف خدا ریخته میشود صدمه دیده و شکم هایشان از روزه های فراوان لاغر شده و لبهایشان از دعا خشکیده و چشم شان از بیداری های شبانه زرد گشته اما به چهره های آنان همواره غبار پر طراوت تواضع نشسته، آنان برادران من بودند که این چنین رفتند و به راستی سزاوار است که من تشنه دیدارشان باشم.

امیدوارم که با اصالتی که دارید راهم را ادامه دهید از خواهرم میخواهم مانند زینب راهم را ادامه بدهد پدر و مادر و برادر و خواهرم امیدوارم گوش به فرمان امام باشید و امام را آن طور که هست بشناسید نه آن طور که خود میخواهید مدت یک ماه روزه یک ماه نماز برایم ادا کنید و از همه دوستان و آشنایان حلالیت می طلبم بیشتر از این وقت شما را نمیگیرم.

نکته های برجسته زندگی شهید آیگانی

الف) فعالیتهای مهم عبادی و معنوی

او خواندن نماز اول وقت و به جماعت را بسیار دوست داشت و از آنجایی که به سرور شهیدان حضرت حسین بن علی عشق می ورزید، در تمام محافلی که جهت تبلیغ شعائر مذهبی و سوگواری خاص آل عباء تشکیل می شد شرکت میکرد سینه میزد اشک میریخت و اخلاص می ورزید.

ب) فعالیتهای مهم سیاسی و اجتماعی

او در زمان اوج گیری انقلاب در اکثر راهپیمایی ها شرکت داشت، در پخش اعلامیه های امام اهتمام میورزید و در شب پیروزی انقلاب در زمان تسخیر رادیو و تلویزیون زخمی شد و مدت زیادی در بیمارستان بستری بود. پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد فعالیت هایش را وسعت بخشید و در زمان جنگ از هیچ کاری دریغ نداشت و با شهادتش سند رسوایی جنایتکاران را امضا نمود.

ج) ویژگی های برجسته اخلاقی
او با حسن اخلاق و سلوکی که داشت همواره موجبات رضایت اطرافیان را فراهم میکرد و همه او را به صداقت می ستودند او مسلمانی مؤمن و معتقد بود و در سایه تعالیم ارزشمند دین مبین اسلام و ولایت اهل بیت تربیت خاص یافته بود تربیت درست و احساسات پاک دینی او را از گناهان و انحرافات احتمالی دوران نوجوانی و جوانی بر حذر می داشت.

دلنوشته دختر شهید قاسم آیگانی

بسم رب الشهدا و الصدیقین
بابا جان در نبودنت من چقدر تنهایم یادت هست شب ازدواجم چقدر چشمانم به آسمان بود تا همانند دخترهای دیگر فامیل، اذن پدر را شاهد باشم و تو را شریک شادیم ببینم.

پدر جان آیا میشنوی چه میگویم؟ میدانم که می شنوی، دوست داشتم در کنارم باشی تا سر بر زانویت بگذارم و درد دل هایم را برایت بگویم. دلم میخواست کنارت بنشینم تا برایم حرف بزنی و با سخنان شیرینت مرا راهنمایی کنی ای کاش بودی تا من هم در کنار تو به خودم ببالم. اما نه حالا که فکر میکنم میبینم اکنون زمانی است که بیشتر به تو باید افتخار کنم چون تو شهیدی و شهید زیباترین تفسیر عشق، شجاعت و ایثار است.

فقط با سوز دل و اشک چشمم میخواهم بگویم که سخت ترین روز زندگی من آن بود که باید با دستان کوچکم کلمه بابا را مشق کنم و صدا بکشم، آخر من که در زندگی خود هرگز پدر را ندیده و کسی را با با صدا نکرده بودم و مشق جمله «بابا آب داد برایم معنایی نداشت. شاید سخت ترین روز زندگی فرزندان شاهد همان روزی بود که باید کلمه بابا را مشق میکردند.
سلام سلام بر پدری که سالهاست او را ندیدم، سلام بر پدری که سال هاست در رؤیاهایم با او نجوا میکنم در کودکی با او حرف میزدم می خندیدم بازی میکردم پدر! حالا من بزرگ شده ام آنقدر بزرگ که چشمان من تجلیگاه اندیشه ات گشته است.

پدرم دلم برای بودنت تنگ است اما تنها قاب عکس توست که مرحم دل مجروح من است. آری تو شهادت را بر ماندن ترجیح دادی چرا که روح بلند و ملکوتی تو نمی توانست در این دنیای خاکی بماند. خوشا به حالت ای سردار بسیجی که به قافله حسین پیوستی و از علایق دنیا گذشتی؛ خوشا به حالت که این دنیا نتوانست تو را در قفس تنگ خویش محبوس نماید؛ نگاهت نگاه عشق و فداکاری است.
برای شادی ارواح طیبه شهدا صلوات

دختر شهید قاسم آیگانی

دست نوشته دوم شهید قاسم آیکانی :

به نام خدا پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام به امام زمان روحی لهو فداء و با سلام به امام امت و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی و سلام بر شهدای صدر اسلام و جنگ تحمیلی و با سلام به رزمندگان دلیر در میدان نبرد حق علیه باطل که با رزم بی‌امان خود دشمنان اسلام نابود کرده تا پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را در کاخ سفید و کرملین به احتزاز درآورند و با سلام به مردم حزب الله همیشه در صحنه و شهید پرور که با ایثار جان خود و مال خود جبهه‌ها را تقویت کرده و فرصت فکر کردن از دشمن گرفته‌اند همین مردم که امام اینقدر از اینها قدردانی کرده و می‌گوید در تاریخ سراغ ندارد همچون مردمی.

افتخاری نصیبم شد تا اینکه وارد میدان های نبرد حق علیه باطل شوم چه افتخار خوبی، خداوندا مرا در این راه پرخطر از نظر معنوی و اخلاص عمل یاری کن تا اینکه بتوانم قدمی برای رضای تو بردارم، در میدانهای نبرد زور و قدرت ظاهری نمی‌تواند حضور داشته باشد، در اینجا ایمان به خدا و ایثار و فداکاری از اخلاصی که بچه‌ها از خود نشان می‌دهند جداً وقتی که انسان با این بچه‌ها صحبت می‌کند، آنقدر خالص و مخلص که انسان را شرمنده می‌کند اخلاص و ایثارشان فقط برای رضای خدا می‌جنگند و هیچ چیز در اراده آهنین آنان نمی‌تواند خللی وارد کند، آنقدر از ایمان بالایی برخوردار هستند که امام امت چقدر از این رزمندگان تقدیر می‌کند و بارها می‌گوید من دست و بازوی رزمندگان را بوسه می‌زنم و بر این بوسه افتخار می‌کنم چه امامی که با قدرت معنوی که دنیا را به لرزه درآورده و قدرت تمام ابرقدرتها را به خاک سیاه کشانده است خدایا این امام بت شکن را که ما را هدایت می‌کند تا به سر منزل منزل مقصود برساند او را از جمیع بدیات محفوظ بدارد و او را تا انقلاب جهانی مهدی و در کنار مهدی حفظ بفرما.

چه کسی کربلای حسین را دوباره زنده کرد و چه کسی به چشم بی‌نورمان نور بخشید؟ چه کسی ما را از خواب غفلت بیدار کرد؟ چه کسی اسلام را دوباره زنده کرد تا این که آن اسلام واقعی مردم را به راه راست هدایت کند، همین امام است خمینی بت‌شکن بود که تمام بت‌ها را شکست و آن راه بت شکستن را به ما آموخت…

هم‌اکنون در بیابانهای خوزستان، بسیجیان دریا دل با حضور خود در اردوگاه‌ها که پرعشق و اخلاص به اسلام و ائمه معصومین می‌باشد فداکاری می‌کنند از تمام قشر مردم حزب الله در صحنه حضور دارند اگر کسی می‌خواهد بفهمد که حزب الله یعنی چه و چه کسی حزب اللهی می‌باشد و می‌تواند در بیابان گرم و خونین خوزستان بیاید و مشاهده کند … فقط حزب الله در تمامی صحنه‌ها وارد میدانهای نبرد شد و حرکت سریع و برق‌آسا و دستور از فرماندهی کل قوا ضربه یکی پس از دیگری شروع شد و توان رزمی را از دشمن گرفت و دشمن را در بیابانها نابود و فنا کرد والحمدلله وحدت در بین نیرو از ارتش و سپاه و بسیج و عشایر و نیروهای مردمی آنچنان به اوج رسیده که از امداد غیبی و رهبری پیامبر گونه امام سر چشمه می کیرد بار خدایا ما را قدر دان این رهبر که برای پیشرفت اسلام و مسلمین یاری می کند… خمینی را برای ما نگهدار

در حال حاضر در بین نخلهای خرما در اردوگاهی هستیم که پر از صفا و محبت وعشق به خدا و رهبری و هر کس که گوشه ای به ذکر خدا و یاد خدا مشغمل راز و نیاز می باشد، چه جالب است در بین این برادران بودن،  جز یاد خدا چیزی دیگری نمی تواند باشد برذادران مخلص و خالص که از همه هستی خود و خوشیهای زندگی و لذت دنیا را فقط به خاطر و رضای خدا رها کرده اند و در اینجا حضور پیدا کرده تا اینکه وظیفه دینی خود را به اسلام ادا کند .

در میان این رزمندگان و در سنگرهای حق علیه باطل در صفوف رزمندگان اسلام، عبادت در راه خدا چقدر لذت دارد، در بیابان هائی که خواهران شهید و معلول و مجروح ریخته شده است کوتاه حرکت در این مکان یک یک از نعمتهای الهی می باشد باعث تشکر می باشد و باید از خدا قدردانی کرد که این افتخار را نصیبم کرده تا اینکه بتوانم دین خود را به اسلام ادا کنم در این جا رزمندگان منتظر عملیات هستند تا اینکه قبر کربلای امام حسین (ع) را زیارت کرده تا اینکه خانواده های معظم شهدا ، مفقودین، اسرا، معلولین، مجروحین بتوانند زیارت کرده و با آقایشان ملاقات کرده و آنوقت هست که می توانند مقام خود را درک کنند، بار خدایا تو را به تمام مقدسین قسم می دهم که این بار مرا شرمنده نکرده و شهادت با اخلاص عمل را نصیبم بفرما و آمین یا رب العالمین .

حسین وار زندگی کردن حسین وار زیستن حسین وار عمل مردن حسین وار جهاد کردن حسین وار فکر کردن حسین‌وار صبر کردن را، می توان از آن امام امت مشاهده کرد امامی بی نظیر همچون کوهی استوار در تمام مشکلات و سختی ها و ناملایمات از  هر نظر نظیر ندارد .

امیدوارم که خداوند ما را در این راه پیروز و موفق بگرداند دیگر وقت نیست

خداحافظ قاسم آیگانی ۶۴/۱۱/۱۱