افزونه جلالی را نصب کنید. 23 رمضان 1446 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1168 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 34 تعداد دیدگاهها : 11×
  • اوقات شرعی

  • معرفي شهداي گروه سايپا؛

    شهیدوالامقام علی محمد جان زمینی

    شناسه : 247 17 آذر 1394 - 7:44 1682 بازدید ارسال توسط : منبع : پايگاه اطلاع رساني شهداي گروه سايپا

    زندگی نامه شهید علی محمد جان زمینی : شهید علی محمد جان زمینی ، سال ۱۳۲۶ در قریه بریر از توابع زرند ساوه ، در خانواده ای کشاورز بدنیا آمد ؛ وی چند سالی به تحصیل پرداخت ولی به علت کمبود امکانات از ادامه آن باز ماند . وی به سال ۱۳۴۲ در شانزده سالگی […]

    شهیدوالامقام علی محمد جان زمینی
    پ
    پ

    زندگی نامه شهید علی محمد جان زمینی :

    شهید علی محمد جان زمینی ، سال ۱۳۲۶ در قریه بریر از توابع زرند ساوه ، در خانواده ای کشاورز بدنیا آمد ؛ وی چند سالی به تحصیل پرداخت ولی به علت کمبود امکانات از ادامه آن باز ماند .

    وی به سال ۱۳۴۲ در شانزده سالگی به همراه برادرش به تهران آمد ، که همراه با قیام مردم تهران بود ؛ او نیز در فعالیت های سیاسی به پیروی از امام خمینی رضوان الله شرکت می کرد ؛ در زمان پیروزی انقلاب همراه و همگام با فعالیت های امت مسلمان ایران بود .

    همسر شهید علی جان زمینی می گوید : “از وقتی که او را شناختم ، مردی راستگو ، درستکار و همیشه به یاد خدا بود ؛ با فرزندانش بسیار مهربان بود و همیشه سفارش به حجاب می کرد ” و به قول یکی از بستگان نزدیکش ، “از کودکی عاشق شهادت بود و میگفت که میخواهد در رکاب امام زمان ، شهید شود ” . او همیشه همراه انقلاب بود و همیشه به پاسداری از انقلاب می پرداخت ؛ یک بار هم به عنوان کارمند نمونه شناخته شد .

    هنگامی که جنگ تحمیلی آغاز شد ، وی به جبهه جنوب اعزام شد و به مدت ۳ ماه ، همراه دکتر چمران جنگید و دوباره به تهران آمد ؛ پس از آن دوباره به جبهه جنوب رفته و در حمله بستان شرکت کرد ؛ او همواره در فعالیت های کشاورزی به جهاد سازندگی و همچنین بردن محموله به جبهه ، شرکت می کرد . وی در سال ۱۳۶۲ نیز ، به جبهه رفت که به علت نیاز شرکت سایپا ، دوباره به تهران بازگشت .

    هنگامی که از تلوزیون ، اعزام سراسری اعلام شد و در تاریخ۱۰/۰۹/۱۳۶۶، علی رغم مخالفت های شرکت به جبهه غرب اعزام شد و بعد از ۴۵ روز به تهران برای مرخصی آمد و با صحبت هایی که می کرد ، خانواده اش را برای شهادتش آماده کرد و در روز ۰۱/۱۱/۱۳۶۶ ، به جبهه جنوب رفت و با آنکه مدت اعزامش به پایان رسیده بود ، به علت حمله ای که در پیش بود ، در جبهه ماند و سرانجام در تاریخ ۳۰/۱۲/۱۳۶۶ در عملیات والفجر ۱۰ ، در جبهه حلبچه به شهادت رسید ؛ در حالی که همسنگرانش می گفتند: “علی صبح شهادتش خواب دیده بود که آن روز به شهادت می رسد.”

    شعر گونه ای از شهید علی محمد جان محمدی

    من چرا جبهه نمیرم ای خدا                       ترسم بمیرم نروم جبهه ای خدا

    بار دیگر قسمتم کن جبهه                        که شاد باشم با رفتنم به جبهه

    در میان دوستانم یاد باشم                        در میان خانواده شهدا روسفید باشم

    سال هاست انتظار کربلا دارم خدا                کن نصیبم کربلا را ای خدا

    ای خدا دوستان رفتند و من ماندم چرا           ای خدا اگر گنهکارم ببخش مرا

    کربلا ، دارم از تو یک انتظار                       تا رسم پا بوس حسین شهید کربلا

    ای خدا تو مهربان و مهربانی                    ای خدا تو رحیم و رحمانی

    من شهیدم،شهیدم،شهیدم                        عاقبت کربلا را ندیدم

    روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

    این مطلب بدون برچسب می باشد.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.