اهمیت روحیه جهادی
مدیریت جهادی و مدیریت انقلابی یک روحیه است که به عنوان ملکه در افراد شکل میگیرد و اینگونه نیست که با شعار بتوان آن را تحقق بخشید؛ بلکه همانند دیگر منشها و خلق و خوی بشر میبایست با تمرین و تکرار ایجاد و نهادینه شده و به عنوان شاکله شخصیتی فرد درآید. در این صورت است که میتوان از یک شخصیت انقلابی و جهادی، مدیریت جهادی را انتظار داشت؛ زیرا هر کسی چنان عمل میکند که شاکله و شخصیت وجودیاش شکل گرفته است. (اسراء، آیه ۸۴)
از منظر رهبری عزیزمان، غفلت از روحیه جهادی موجب میشود تا نتوانیم در مقابل انبوه مشکلات، کاری را پیش ببریم و از موقعیتها و فرصتها بهره ببریم.
جهاد یک مفهوم خاص است؛ چرا که به هر کار و تلاشی جهاد اطلاق نمیشود، بلکه کار و تلاشی جهاد است که در مقابل دشمن انجام گیرد، در ادبیات امروزی ما نام دیگر آن مبارزه و جنگیدن است. اگر مبارزه و جهاد ، بار معنایی و ارزشی خود که همان نیت خدایی است داشته باشد کار ساز است.
معیارِ جهاد، شمشیر و میدان جنگ نیست. معیار جهاد، همان چیزی است که امروز در زبان فارسی ما در کلمه «مبارزه» وجود دارد. فلانی آدم مبارزی است؛ فلانی آدم مبارزی نیست. نویسنده مبارز؛ نویسنده غیرمبارز. عالِم مبارز؛ عالِم غیر مبارز. دانشجوی مبارز و طلبه مبارز؛ دانشجوی غیر مبارز و طلبه غیر مبارز. جامعه مبارز و جامعه غیرمبارز. پس، جهاد یعنی «مبارزه».
در مبارزه، دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جدّ و جهد و تحرّکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوی خانه که نمیتواند مبارزه کند! در مبارزه، باید جدّ و جهدی وجود داشته باشد. مبارزه، در آنجا که دشمن نیست، معنا ندارد. پس، جهاد متقوّم بر این دو رکن است: یکی اینکه در آن جدّ و جهد باشد؛ دیگر اینکه در مقابل دشمن باشد. اگر کسی علیه دوست جدّ و جهد کند، این جهاد نیست؛ بلکه فتنه و اخلال است. اگر کسی در مقابل دولت حق، در مقابل صلاح و نظام حق، جدّ و جهد و تلاش کند، این فتنه و محاربه است؛ جهاد نیست. حال این جدّ و جهدی که انجام میگیرد، به هر شکلی باشد ـ چه به شکل نوشتن، گفتن، کتاب، و چه به شکل شبنامه، شایعهپراکنی، نق زدن و منفی بافی ـ همه اش فتنهگری و اغواگری و بعضی از اَشکالش محاربه است. اگر همه اینها در مقابل دشمن خدا و دشمنِ «علی لسان اللَّه و لسان رسوله و اولیائه علیهم السلام»، باشد، میشود «جهاد فی سبیل اللَّه». پیغمبر به این گونه جهاد دعوت میکند. پس، تنبلی و نشستن و بیکارگی و بیاهتمامی، از امّت پیغمبر خواسته نیست.
امام خامنهای (حفظه الله) در کلامی میفرماید: جهاد یعنی حرکت انسان در میدان حرکت و مبارزه با مانعها و مانع تراشها و احساس تکلیف و تعهد. یک ملت وقتی معتقد به جهاد شد، در همه میدانها پیشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نیست؛ جهاد این است که انسان خود را همیشه در میدان حرکت و مبارزه با مانعها و مانع تراش ها ببیند، احساس تکلیف کند، احساس تعهد کند؛ این میشود جهاد؛ جهاد اسلامی این است. جهاد گاهی با جان است، گاهی با مال است، گاهی با فکر است، گاهی با دادن شعار است، گاهی با حضور در خیابان است، گاهی با حضور در پای صندوق رأی است؛ این میشود جهاد فی سبیل اللَّه؛ و این است که یک ملت را رشد میدهد، طراوت میدهد، تازگی میدهد، امید میدهد و یک ملت پیش می رود.حالا مبارزه با این ملت چگونه ممکن است؟ آن جبهه ضداسلامی و ضدانقلاب اسلامی و ضدنظام اسلامی که در دنیا به وجود آمد، میخواهد با یک چنین پدیده عظیمی مبارزه کند. چه جوری میتواند مبارزه کند؟ با جنگ امکان ندارد ـ امتحان کردند، دیدند ـ با تهدید به جنگ و تهدید نظامی امکان ندارد، با تحریم امکان ندارد. کسانی که خیال میکنند میتوانند ملت ایران را با تحریم به زانو در بیاورند، آب در هاون میکوبند. ملتی که امید دارد، ایمان دارد، میداند دارد چه کار می کند، این ملت را که با تهدید نمیشود به عقبنشینی وادار کرد.
کارگروه اقتصاد مقاومتی پایگاه بسیج شهدای سایپا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه