با شکسته شدن امانتدارى و سست شدن پایبندى به تعهدات، اصلىترین اسباب بقاى جوامع از دست مى رود؛ و مردمان در طول تاریخ زندگى اجتماعى خود، جداى از دعوت فطرى و حکمى عقلانى، به تجربه دریافتهاند که هیچ چیز براى سلامت و بقاى جوامع، به اندازه پایبندى به تعهدات اهمیت ندارد. امیرمؤمنان على (ع) درباره پایبندى به تعهدات در عهدنامه مالک اشتر چنین یادآور شده است:
وَ إِنْ عَقَدْتَ بَیْنَکَ وَ بیْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَهً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْک ذِمَّهً، فَحُطْ عَهْدَکَ بالْوَفَاءِ، وَارْعَ ذِمَّتَکَ بالأَمَانَهِ، وَاجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّهً دُونَ مَا أَعْطَیْتَ … فَلا تَغْدِرَنَّ بذِمَّتِکَ، وَ لا تَخِیسَنَّ بعَهْدِک، وَ لاتَخْتِلَنَّ عَدُوَّکَ، فَإِنَّهُ لایَجْتَرِئُ عَلَى اللَّهِ إِلّا جَاهِلٌ شَقِى. وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ عَهْدَهُ وَ ذِمَّتَهُ أَمْناً أَفْضَاهُ.
اگر پیمانى میان تو و دشمنت بسته شد و یا تعهد پناه دادن را به او دادى، جامه وفا را بر عهد خویش بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار! و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده! … هرگز پیمان شکنى مکن، و در عهد خود خیانت روا مدار، و دشمنت را مفریب! زیرا غیر از شخص جاهل و شقى، کسى چنین گستاخى را بر خداوند روا نمی دارد. خداوند، عهد و پیمانى را که با نام او منعقد می شود، با رحمت خود مایه آسایش بندگان، و حریم امنى براى آنان قرار داده تا به آن پناه برند و براى انجام کارهاى خود به جوار او تمسک شوند. بنابراین، فساد، خیانت و فریب در عهد و پیمان راه ندارد.
انسانیت انسان به میزان پایبندی اش به تعهدات اوست و آنکه پیمانشکنى مینماید و یا در عهد و پیمان، خیانت و فریب روا میدارد، از صورت انسانى بیرون رفته است. از اینروست که در امور انسانى هیچ چیز مانند پایبندى به عهد و پیمان مورد تأکید قرار نگرفته است.
امام على (ع) در سفارش خود بر این امر بسیار تأکید ورزیده است. آن حضرت خود، سخت پایبند عهد و پیمان و تعهدات خویش بود، چنانکه در ماجراى حکمیت در پیکار صفین با آنکه راضى بدان وضع نبود، اما چون حکمیت را پذیرفت و صلح نامه اى با معاویه منعقد شد، آن را محترم شمرد و در پاسخ کسانى که خواهان نقض عهدنامه پس از انعقاد آن بودند، فرمود:
أبَعْدَ أَنْ کَتَبْنَاهُ نَنْقُضُهُ؟ هَذَا لایجُوزُ.
آیا پس از اینکه آن را نوشتیم، نقض کنیم؟ این کار جایز نیست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه